گفت و شنود/ هیچی!
0
زمان قدیم، شخصی دو گونی پر از شیشه بار قاطر کرده بود و قصد عبور از دروازه شهر را داشت، دروازهبان با چوبدستی خود محکم روی یکی ازکیسهها زد و پرسید؛ توی کیسهها چی داری؟ و یارو گفت؛یکی دیگه بزنی هیچی!