حدیث پلنگ شدن یک دیکتاتور
بازرگانی را زنی خوش صورت بود كه زهره نام داشت. عزم سفر كرد. از بهر او جامهای سفید بساخت و كاسهای نیل به خادم داد كه هرگاه از این زن حركتی ناشایست پدید آید، یك انگشت نیل بر جامه او بزن تا چون بازآیم، مرا حال معلوم شود. پس از مدتی خواجه به خادم نوشت كه: